٢. هر روز و هرساعت و حتی درودیوار شهر، شهروندان پایتخت
معنوی ایران را به مصرف بیشتر تشویق میکنند و پیامکها، بیلبردها،
تلویزیونهای بزرگ شهری و رسانههای محیطی طوری القا میکنند که خوشبختی
زندگی، در بیشترمصرفکردن است. «مصرف» به یکی از نیازهای اساسی زندگی، سبک
زندگی و عادت او بدل شده؛ تا جاییکه ماهیت انسان شهری در مصرف هویت
مییابد. نمادهای مصرفگرایی مشتری را به خرید بیشتر برای دریافت جوایز
بیشتر تشویق میکند. جایزه خرید و مصرف، خرید بیشتر است. نتیجه آنکه در شهر
مصرفی شهروند خوب «قهرما ن مصرف»است؛
٣. ابنخلدون در توصیف شهر
نیز معتقد است شهرنشینان به تجملخواهی رومیآورند. با نگاهی به اطرافمان
متوجه میشویم انسان درزندگی شهری بیشتر و زودتر از سایر جوامع اسیر پدیده
مصرف است. ازهمینرو تا چند دهه پیش نمادهای مصرفگرایی و تجملگرایی در
بخشهای محدود و معدودی از محلههای مرفهنشین شهر به چشم میخورد؛ اما از
چند سال گذشته عطش ساخت فروشگاههای بزرگ با عرضه کالاهای غیرضروری،
وارداتی و تجملاتی حتی بخشهایی از محلههای محروم شهر را نیز تحتتاثیر
قرار داده است. از این جهت درصورتیکه سنترها مشتری داشته باشند که خواهند
داشت، هشدار بزرگی برای دستاندرکاران اجتماعی بهشمار میآید؛
٤. بدون
شک نمیشود نمادها را تخریب و از برخی مزایای مجتمعسازی چشمپوشی کرد؛
اما فرهنگسازی در این زمینه با کمک رسانههای گروهی، صاحبان تریبون و
گروههای مرجع میتواند در آگاهیبخشی به مردم در زمینه گرایش به
سادهزیستی و الگوسازی رفتارهای درست مصرفی بسیار موثر باشد. به نظر میرسد
نهادها و ساختارهای تصمیمگیرنده توسعه شهر و کسانی که شهرها را
میسازند، نقش مهمتری دارند. خدمات شهری، معماری شهری، زیباسازی شهر،
پاتوقهای اجتماعی، فرهنگسراها، مدارس، خانواده و مساجد نیز باید با تولید
پیوستهای اجتماعی، نسبتی با مدیریت بهینه مصرف برقرار کنند؛ همانگونه
که جریان مصرفگرایی برای خود نمادهایی در شهر دارد، مصرف درست و بهینه نیز
میتواند صاحب نماد شهری باشد.
یادداشت روز روزنامه شهرآرا / 11 تیرماه 94
- برچسب ها:مصرف گرایی ،شهر مصرفی ،مشهد ،شهرآرا ،